دومینو به قلم آزاده دریکوندی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
صبح آنقدر هوا سرد بود که سهند شالگردن سیاه رنگش را به دور گردنش پیچانده بود! همیشه همین بود... صبح به شدت سرد بود و هر چه به ظهر نزدیک تر میشد هوا کاملا متعادل میشد! ماشین را مقابل مدرسه پارک کرد و منتظر ماند تینا پیاده شود؛ اما دختر از جایش جُم ن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهشید
00اون لحظه ای که خانومه گفت قبلا توی این مغاره چه اتفاقی افتاده و سهندی که شنید🥺سهند خیلی خیلی مظلومه واقعا